( کوسجة ) کوسجة. [ ک َ س َ ج َ ] ( ع مص ) کوسه گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). کوسج الرجل ؛ آن مرد کوسه گردید. ( از اقرب الموارد ).