ز ناگه برون اندرافتاد طوس
تو گفتی ز پیل دمان خورد کوس.
فردوسی ( از آنندراج ).
از پیت کوس خورده کوه ثبیروز تکت کاج خورده باد شمال.
مسعودسعد ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ز آسیب بلات کوس خوردیم ز تیر غمت جگر بخستیم.
سیدحسن غزنوی ( از یادداشت ایضاً ).
نه از آسیب قضا کوس خوری نه به اشکال فلک درمانی.
انوری ( از یادداشت ایضاً )
و رجوع به کوس و کوس یافتن شود.