کوس اندراوردن

لغت نامه دهخدا

( کوس اندرآوردن ) کوس اندرآوردن. [ اَ دَ وَ دَ ] ( مص مرکب ) در شاهد زیر از فردوسی ظاهراً بمعنی هجوم آوردن ، حمله کردن و آهنگ هجوم کردن آمده است :
چو کیخسرو آن جنبش باددید
دل و بخت ایرانیان شاد دید
ابا رستم و گیو و گودرز و طوس
ز قلب سپاه اندرآورد کوس.
فردوسی ( شاهنامه چ خاور ج 3 ص 71 ).
رجوع به کوس و ترکیب های آن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس