کورمالی


معنی انگلیسی:
groping

لغت نامه دهخدا

کورمالی. ( حامص مرکب ) دست مالیدن به اشیاء در تاریکی برای یافتن چیزی. و رجوع به کورمالی کردن شود.

فرهنگ فارسی

دست مالیدن به اشیائ در تاریکی برای یافتن چیزی

فارسی به عربی

تحسس , تلمس

پیشنهاد کاربران

در مهاباد اصفهان یعنی در تاریکی و با احتیاط حرکت کردن

بپرس