کورستان

لغت نامه دهخدا

کورستان. [ رَ / رِ] ( اِخ ) شهرکی است آبادان و بانعمت از شیراز. ( حدودالعالم چ دانشگاه ص 134 ). از تقسیمات حکومتی لارستان فارس است. طول آن 66 و عرض 6 کیلومتر و در مشرق لار واقع است. قرای متعدد دارد که همه مخروبه هستند و فقطچهار قریه آن آباد است که عبارتند از: جیحون ، دالان ، فاریاب و کشی. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 243 ).

پیشنهاد کاربران

-
بهشتم بفرمود تا تاج زر
زمین کورستان و زرین کمر
زمین کَوَرْستان بُد از پیشتر
که خوانی همی ماوراءالنهر در
- -
زمین کورشان وُرا داد شاه
که بود از سزای بزرگی و گاه
چُنین خواندنش همی پیش تر
...
[مشاهده متن کامل]

که خوانی کنون ماوراءُالنَهَر
فردوسی
گمانم این واژ را. کورستان/خورستان به چم مشرق بوده

کَوَرْشان
ماوراء النهر
زمین کَوَرْستان بُد از پیشتر
که خوانی همی ماوراءالنهر در
فردوسی
زمین کورشان وُرا داد شاه
که بود از سزای بزرگی و گاه
چُنین خواندنش همی پیش تر
که خوانی کنون ماوراءُالنَهَر
فردوسی

بپرس