کورستان
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
-
بهشتم بفرمود تا تاج زر
زمین کورستان و زرین کمر
زمین کَوَرْستان بُد از پیشتر
که خوانی همی ماوراءالنهر در
- -
زمین کورشان وُرا داد شاه
که بود از سزای بزرگی و گاه
چُنین خواندنش همی پیش تر
... [مشاهده متن کامل]
که خوانی کنون ماوراءُالنَهَر
فردوسی
گمانم این واژ را. کورستان/خورستان به چم مشرق بوده
بهشتم بفرمود تا تاج زر
زمین کورستان و زرین کمر
زمین کَوَرْستان بُد از پیشتر
که خوانی همی ماوراءالنهر در
- -
زمین کورشان وُرا داد شاه
که بود از سزای بزرگی و گاه
چُنین خواندنش همی پیش تر
... [مشاهده متن کامل]
که خوانی کنون ماوراءُالنَهَر
فردوسی
گمانم این واژ را. کورستان/خورستان به چم مشرق بوده
کَوَرْشان
ماوراء النهر
زمین کَوَرْستان بُد از پیشتر
که خوانی همی ماوراءالنهر در
فردوسی
زمین کورشان وُرا داد شاه
که بود از سزای بزرگی و گاه
چُنین خواندنش همی پیش تر
که خوانی کنون ماوراءُالنَهَر
فردوسی
ماوراء النهر
زمین کَوَرْستان بُد از پیشتر
که خوانی همی ماوراءالنهر در
فردوسی
زمین کورشان وُرا داد شاه
که بود از سزای بزرگی و گاه
چُنین خواندنش همی پیش تر
که خوانی کنون ماوراءُالنَهَر
فردوسی