کورت

لغت نامه دهخدا

کورت. ( اِ ) کوزه گردن باریک را گویند. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). این صورت در جهانگیری و رشیدی نیامده ، ظاهراً «کوزه » را «کورة» خوانده اند. ( حاشیه برهان چ معین ).

کورت. [ رَ ] ( معرب ، اِ ) کورة. بلد. بلده. شهر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): ولایت پارس پنج کورت است هر کورتی به پادشاهی که نهاد آن کورت به آغاز او کرده است بازخوانده اند... و هر کورتی از این پنج کورت چند شهر و نواحی است. ( فارسنامه ابن البلخی ص 121 ). و از آثار وی [ کیقباد ] آن است که در ولایتها قسمت حدود کرد و کورتها کرد. ( فارسنامه ابن البلخی ص 40 ). و رجوع به کورة ش-ود.

فرهنگ فارسی

کوره .بلد . بلده . شهر

دانشنامه عمومی

کورِت ( به انگلیسی: Curette ) ابزاری قاشق مانند جهت تراشیدن بافت ها یا بافت برداری است. [ ۱]
• کورِت استخوانی: جهت برداشتن نکروز استخوان و تراشیدن مغز استخوان به کار می رود. [ ۲]
• کورِترَحِمی: ابزاری جهت تراشیدن آندومتر و محتویات رَحِمی است. جهت تراشیدن رَحِم ( کورتاژ ) و نمونه برداری از بافت پوشانندهٔ رَحِم، جهت ارسال به آزمایشگاه مورد استفاده قرار می گیرد.
• کورِت پوستی: جهت تراشیدن پوست، مورد استفاده قرار می گیرد.
• کورِت گوش: جهت تخلیه و تراشیدن بافت های گوش درونی به کار می رود. [ ۳]
عکس کورت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ
یکور و کورت و تکویر در قران به معنای پیچیدن چیزی دور چیز دیگری است تا احاطه کامل صورت بگیرد. در آیه ۵ سوره زمر ، پیچیدین شب بر روز و پیچیدن روز بر شب اشاره به گردش زمین به دور خویش هست که پیوسته نیمی از آن به دلیل چرخش و تقابل با خورشید، روز هست و نیمه دیگر شب.
...
[مشاهده متن کامل]

اما نزدیک ترین معنی که در رابطه با تکویر خورشید به ذهن این حقیر میرسد اینکه: خورشید پیوسته تا قرار گاه ثابت خویش در حرکت است و این حرکت تا روز مسمی یا قیامت ادامه دارد پس معنای پیچیدین و جاری بودن خورشیدخورشید یعنی: خورشید همواره در مداری در کهکشان راه شیری به دور هسته کهکشان در حال حرکت هست که گویی حرکت و پیچیدن آن از ابتدای قطر کهکشان تا نهایت قطر کهکشان همچون پیچیدن عمامه به سر است تا تمام مدار های کهکشان را به صورت دورانی طی کند. و هر چرخش خورشید به دور کهکشان ۲۲۰ الی ۲۵۰ میلیون سال طول میکشد و هم اکنون خورشید در هجدهمین چرخش خود به دور کهکشان قرار دارد و خورشید بیش از نیمی از قطر کهکشان را به طور دورانی طی کرده است بدین سبب هست که خداوند فرموده قیامت نزدیک گشته است.

بازی با کلمات برای یادسپاری آسان تر :
ان شاء الله که جبهه مقاومت طومار تکفیری ها را تکویر کنند. ( تکویر و تکفیر )
تکویر:در هم پیچیدن.
تکفیری: مسلمانی که دیگر مسلمانان را متهم به ارتداد می کند. این واژه در ادبیات سیاسی روز در توصیف گروه هایی از مسلمانان تندرو سنی و متمایل به وهابیت است که از آنان با نام ( سلفی - تکفیری ) یاد می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ( آیه ی ١ سوره تکویر )
ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺩﺭﭘﻴﭽﻨﺪ.
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ و . . . . . ( آیه ی ٥ سوره زمر )
...
[مشاهده متن کامل]

ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺁﻓﺮﻳﺪ . ﺷﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﻣﻰ� ﭘﻴﭽﻴﺪ ، ﻭ ﺭﻭﺯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﺐ ﺩﺭﻣﻰ ﭘﻴﭽﻴﺪ ، ﻭ. . . . . . .
ماضی و مضارع و مصدر باب تفعیل:
کَوَّرَ، یُکَوِّرُ، تکویر
اما در رابطه با فعل کورت، شش صیغه ی ماضی غائب فعل کَوَّرَ:
کَوَّرَ، کَوَّرَا، کَوَّروا، کَوَّرَتْ، کَوَّرَتا، کَوَّرْنَ.
صیغه ی چهارم فعل بالا یا ماضی مفرد مونث غائب فعل کَوَّرَمی شودکَوَّرَتْ.
مجهول فعل بالا یا مجهول مفرد مونث غائب فعل کَوَّرَ هم می شودکُوِّرَتْ.
نکته: فاعل بعد از فعل معلوم می آید و نائب فاعل بعد از فعل مجهول می آید و اگر� قبل از فعل بیایند دیگر فاعل نیستند و مبتدأ محسوب می شوند پس در� آیه ( إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ ) شمس مبتدأ و کورت خبر آن است اما نائب فاعلِ فعل، ضمیر مستتر ( هی ) است که البته به ( شمس ) بر می گردد.

کورت ، در گویش شهر بابکی به کرت گفته می شود که کیز ، نیز نامیده می شود ودر زمین کشاورزی به محدوده بندی قطعه ای از زمین گفته می شود که مستطیل شکل است وکمی گود تر از پشته ها وبند های زمین وباغ است ، ودر آبیاری غرقابی از آب قنات یا چشمه پر می شود
کورت در کوردی به معنای کوتاه می باشد
بالا کورت:قد کوتاه
کورت ( Court ) : زمین استاندارد اجرای مسابقه یا ورزش بدمینتون.

بپرس