کودک منش. [ دَ م َ ن ِ ] ( ص مرکب ) کودک سرشت. ( فرهنگ فارسی معین ). کودک مزاج. کودک مشرب : در کاسه لذت شکنان چشمه زهرم در کاسه کودک منشان جرعه شیرم.عرفی ( از آنندراج ).و رجوع به کودک سرشت و کودک مزاج شود.