کودتای چکسلواکی

پیشنهاد کاربران

کودتای ۱۹۴۸ چکسلواکی ( یا نام ساده تر کودتای چک ) ( چکی: Únor 1948، اسلواکی: Február 1948، هر دو به معنی فوریه ۱۹۴۸ ) که در تاریخ نگاری کمونیستی با نام فوریه پیروز ( چکی: Vítězný únor، اسلواکی: Víťazný február ) خوانده می شود – رویدادی در اواخر فوریه بود که طی آن، حزب کمونیست چکسلواکی با حمایت شوروی، کنترل کامل حکومت چکسلواکی را به دست آورد که آغازی بر چهار دهه دیکتاتوری کمونیستی در آن کشور بود.
...
[مشاهده متن کامل]

اهمیت این کودتا فراتر از مرزهای چکسلواکی گسترش یافت، زیرا نشانهٔ روشنی از گسترش همه جانبهٔ جنگ سرد بود که تا آن زمان نیز به خوبی پیش رفته بود. این رویداد زنگ خطری برای کشورهای غربی بود و به آن ها کمک کرد که به سرعت طرح مارشال را اجرا کنند. از نتایج دیگر این رویداد، ایجاد دولت در آلمان غربی، اتخاذ معیارهای شدید برای دور نگه داشتن کمونیست ها از قدرت در فرانسه و به ویژه ایتالیا، برداشتن گام هایی در زمینهٔ امنیت متقابل که پس از بیش از یک سال منجر به تشکیل ناتو شد و طرح قطعی پرده آهنین تا سقوط کامل کمونیسم در ۱۹۸۹ بود.
پس از جنگ جهانی دوم، حزب کمونیست چکسلواکی به دلایل فراوان در موقعیت مطلوبی قرار داشت. در نتیجه شمار اعضای آن از ۴۰ هزار نفر در سال ۱۹۴۵ به ۱٫۳۵ میلیون نفر در سال ۱۹۴۸ رسید. کلمنت گوتوالد، رهبر حزب، در سال ۱۹۴۵، هدف بعدی را انجام یک انقلاب کاملاً دموکراتیک ملی دانست. در سال های نخست پس از جنگ، کمونیست ها تمایل خود به همکاری با سیستم را نشان دادند و با سایر احزاب در ائتلافی با نام جبههٔ ملی همکاری می کردند.
حزب کمونیست، ۳۸٪ آرا را در انتخابات ۱۹۴۶ کسب کرد که بهترین عملکرد احزاب کمونیست اروپایی در یک انتخابات آزاد بود. ادوارد بنش رئیس جمهور که کمونیست نبود، ولی بسیار متمایل به شوروی بود، از گوتوالد دعوت کرد که نخست وزیر شود. هنوز اکثریت دولت با غیر کمونیست ها بود، ولی حزب کمونیست از ابتدا بر پلیس و نیروهای مسلح سلطه داشت و چند وزارت خانهٔ کلیدی را نیز در اختیار گرفت.
در تابستان ۱۹۴۷ حزب با همهٔ بلوک های رأی دهندگان محتمل بیگانه بود. فعالیت های پلیس ( به سرکردگی واتسلاو نوسک، وزیر کشور ) در برابر بسیاری از شهروندان به شدت تهاجمی بود. کشاورزان با اشتراکی شدن زمین ها مخالف بودند و برخی کارگران از خواسته های کمونیست ها در زمینهٔ افزایش محصول بدون افزایش دستمزد، خشمگین بودند. انتظار عمومی بر این بود که کمونیست ها در انتخابات مهٔ ۱۹۴۸ کاملاً شکست بخورند. سپتامبر همان سال، در نخستین گردهمایی کمینفرم، آندری ژدانف مشاهده کرد که پیروزی شوروی به دستیابی به «پیروزی کامل طبقهٔ کارگر بر بورژوازی در همهٔ سرزمین های اروپای شرقی به جز چکسلواکی» کمک کرده است. این مطلب نشان داد که حزب باید به تلاش های خود برای کسب کامل قدرت شتاب دهد. احتمالاً طی بهار پراگ که بایگانی های حزب باز شد و نشان داد که پس از ناکامی احزاب کمونیست در ایتالیا و فرانسه، استالین از ایدهٔ مسیر پارلمانی در چکسلواکی کاملاً منصرف شده است، این اندیشه تقویت شد.

کودتای چکسلواکیکودتای چکسلواکیکودتای چکسلواکی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کودتای_چکسلواکی

بپرس