کوختن

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 کوختن ستاکی پارسی است 🇮🇷
چمار: خنک نگه داشتن
به نگر من این کارواژه به چم پختنه،
از آنجایی آلمانی ها هم یه کارواژه همانند این دارن به نام ( kochen=کوخن ) به چم پختن.
مردم ایران و آلمان هر دو آریایی هستن و ممکنه کارواژه های همانند یکدیگر داشته باشن.
باور دارم که رای من درباره چیم ( کوختن ) درست است. بر این پایه کوزدار و کوزین به چیم قابل خنک نگهداشتن خواهند بود. کوزیهیستَن ( کوزیه - ) نیز به چیم خنک نگهداشته شدن و خنک بودن خواهد بود. کوزیهین و کوزیهدار
...
[مشاهده متن کامل]
به چیم قابل خنک نگه داشته شدن، و قابل خنک بودن خواهند بود. کوزیه شاید همان واژه ای باشد که در آذربایجان به شمال گفته می شود، چون سوی شمالی بیشتر خنک و سایه دار است و همین واژه نیز یک بار دیگر بر پارسی پهلوی بودن زبان مادری راستین ما مردم آذربایجان گواهی می دهد. شوربختانه، بیشتر فرهیختگان زبان پارسی پهلوی آنچنان که باید برای پاسداشت زبان و فرهنگ میهنشان بکوشند نمی کوشند و سده ها خاموشی و بی کوششی، و چیرگی بیگانگان رنگارنگ و مهمان نوازی بیش از اندازه ما ایرانیان به این راستی تلخ انجامیده که واژگان و زبان مادری راستین خود را نمی شناسیم.

به گمان من بن کوُختَن ( کوُز - ) دارای چیم ( معنی ) خنک نگهداشتن یا نگهداشتن است. از این روی:
{کوُختار: خنک نگهدارنده، نگهدارنده}
{کوُزاگ:خنک نگهدارنده، نگهدارنده}
{کوُزان:خنک نگهدارنده، نگهدارنده}
...
[مشاهده متن کامل]

{کوُزیشن:خنک نگهداشتن یا نگهداشتن}
{کوُزیشنیگ:وابسته به خنک نگهداشتن}
{کوُزیشنیه:خنک نگهداشتن یا نگهداشتن}
{کوُزَگ:کوزه، ابزاری برای خنک نگهداشتن}
{کوُزینَگ:ابزاری برای خنک نگهداشتن}
{پَدیشکوُز:ابزاری برای خنک نگهداشتن}
{کوُختَگ: خنک نگهداشته ( شده ) }
{کوُختَگیه:خنک نگهداشتگی، خنک نگهداشته شدگی}

بپرس