کوته زبانی. [ ت َه ْ زَ ] ( حامص مرکب ) کوتاه زبانی. ( فرهنگ فارسی معین ).نیست از کوته زبانی بر لبم مهر سکوت تیغها پوشیده در زیر سپر باشد مرا.صائب ( از آنندراج ).و رجوع به کوتاه زبانی و کوته زبان شود.