کوته بینی

/kutahbini/

مترادف کوته بینی: تنگ نظری، کوته فکری

متضاد کوته بینی: سعه صدر

معنی انگلیسی:
insularity, myopia, nsularism, parochialism, short - sightedness, improvidence

لغت نامه دهخدا

کوته بینی. [ ت َه ْ ] ( حامص مرکب ) کوتاه بینی. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به کوته بین ، کوتاه بین و کوتاه بینی شود.

فرهنگ فارسی

تنگ نظری تنگ چشمی .

مترادف ها

localism (اسم)
اصطلاح محلی، ایین محلی، علاقه محلی، کوته بینی

پیشنهاد کاربران

بپرس