کوتاهی داشتن. [ ت َ] ( مص مرکب ) کوتاهی کردن. قصور ورزیدن : چشم جادوی تو در دلجویی اهل نیازهیچ کوتاهی ندارد عمر مژگانش دراز.کلیم ( از آنندراج ).و رجوع به ماده بعد شود.