کوتاهی

/kutAhi/

مترادف کوتاهی: تعلل، تقصیر، سستی، فتور، قصور، کم طولی

معنی انگلیسی:
briefness, default, delinquency, failure, lowness, neglect, negligence, squatness, shortness, brevity, shortcoming

لغت نامه دهخدا

کوتاهی. ( حامص ) کمی طول ، ارتفاع یا عمق. مقابل درازی. کوتهی. ( فرهنگ فارسی معین ). کم طولی. ( ناظم الاطباء ). قِصَر. نقیض درازی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
سر ما و در میخانه که طرف بامش
به فلک بر شد و دیوار بدین کوتاهی.
حافظ.
و رجوع به کوتهی شود. || قصور و تقصیر. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). تقصیر. تفریط. توانی. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). || ایجاز در سخن. ایجاز. اختصار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).

کوتاهی. ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان شیراز است و 209 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 ).

فرهنگ فارسی

۱ - کمی طول ارتفاع یا عمق مقابل درازی : سرما و در میخانه که طرف بامش بفلک برشد و دیوار بدین کوتاهی . ( حافظ ) ۲ - قصور تقصیر .

فرهنگ معین

(حامص . ) ۱ - کمی طول ، ارتفاع یا عمق . ۲ - قصور، تقصیر.

فرهنگ عمید

قصور، تقصیر.

واژه نامه بختیاریکا

کِنگی

مترادف ها

brevity (اسم)
اختصار، کوتاهی، اجمال، ایجاز

compendium (اسم)
اختصار، خلاصه، کوتاهی، زبده

abridgment (اسم)
اختصار، خلاصه، کوتاهی، مجمل

failure (اسم)
کوتاهی، ناتوانی، ورشکستگی، شکست، بدشانسی، قصور، خرابی، عدم موفقیت، واماندگی، درمانگی

default (اسم)
کوتاهی، غیاب، قصور، غفلت

delinquency (اسم)
کوتاهی، تخلف، تقصیر، قصور

transience (اسم)
کوتاهی، زودگذری، ناپایداری، بی ثباتی، فراگذری

compend (اسم)
اختصار، خلاصه، کوتاهی، زبده

فارسی به عربی

ایجاز , تلخیص , خلاصة

پیشنهاد کاربران

omission
کم گذاشتن و قصور
هیرکات :
معنی این کلمه ( هیرکات ) به معنی کوتاه کردن مو میباشد.
این کلمه به زبان انگلیسی است .

بپرس