کوتاه قد
/kutAhqad/
مترادف کوتاه قد: تاپو، قصیر، کوتاه قامت
متضاد کوتاه قد: دراز
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
ریشه، خپله، ته سیگار، از پا درامده، بیخ و بن، کنده درخت، صدای افتادن چیز سنگین، کوتاه قد
پیشنهاد کاربران
نیم وجبی
کوته بال . [ ت َه ْ ] ( ص مرکب ) بمعنی کوته قد باشد چه بال بمعنی قد و قامت هم آمده است . ( برهان ) . پست قامت . کوتاه قد. ( از ناظم الاطباء ) .
کوتاه اندام . [ اَ ] ( ص مرکب ) آنکه قامت وی کوتاه باشد. کوتاه بالا. کوتاه قد. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) .
مثل میخ طویله ٔ پای خروس ؛ سخت کوتاه بالا. ( یادداشت مؤلف ) .
زمیر