کوتان
لغت نامه دهخدا
کوتان. ( اِخ ) پسر دوم اوکتای قاآن بن چنگیزخان. ( تاریخ مغول ص 152 ). و رجوع به جهانگشای جوینی ص 197 و 198 و 200 و 201 و 204 و 206 شود.
پیشنهاد کاربران
کوتان در زبان کردی سورانی به معنی محلی که گوسفندان را در فصلهای گرم سال به صورت رو باز نگه میدارن.
و کوتان علیا و کوتان سفلی به دلیل اینکه دور تا دور دو روستا را کوههای نسبتا بلند به خود روستا گرفته و رودخانه ای فصلی از روستا گذر میکند و به دلیل اینکه این دو مکان محل مناسبی برای نگهداری گوسفندان عشایر در فصل تابستان بوده وعشایر در این مکان اتراق میکردن به همین نام نامگذاری شده است و دلیل نام کذاری این دو روستا به احتمال زیاد همین باشد
... [مشاهده متن کامل]
و کوتان علیا و کوتان سفلی به دلیل اینکه دور تا دور دو روستا را کوههای نسبتا بلند به خود روستا گرفته و رودخانه ای فصلی از روستا گذر میکند و به دلیل اینکه این دو مکان محل مناسبی برای نگهداری گوسفندان عشایر در فصل تابستان بوده وعشایر در این مکان اتراق میکردن به همین نام نامگذاری شده است و دلیل نام کذاری این دو روستا به احتمال زیاد همین باشد
... [مشاهده متن کامل]
کوتان به معنی گذر حیوانات یا محلی برای نگه داری حیوانات بوده وبه همین اسم هم مانده