کواژه
لغت نامه دهخدا
- خایه به کواژه کردن ؛ تخم مرغ را آب پز کردن. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): السلق ؛ خایه بکواژه کردن یعنی جوشانیدن. ( مجمل اللغة از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
|| ( ص ) مزاح کننده. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). مصحف گواژه است. ( حاشیه برهان چ معین ). و رجوع به گواژه و گواژ شود.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید