کواعب


معنی انگلیسی:
girls with swollen breasts

لغت نامه دهخدا

کواعب. [ ک َ ع ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ کاعب و کاعبة. دختران پستان برآمده. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). زنان نارپستان. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) :
خرامان بت من میان جواری
چو حور بهشتی میان کواعب.
امیر معزی.
به بوتراب که شاه بهشت و کوثر اوست
فدای کعب و ترابش کواعب و اتراب.
خاقانی.
هقعه چو کواعب قصب پوش
با هنعه نشسته گوش درگوش.
نظامی.
طبیعت او در اختیار حدود قواضب بر خدود کواعب بر خلاف طباع بشر بود. ( ترجمه تاریخ یمینی ). بستانش حدائق اعناب ، سکانش کواعب اتراب. ( ترجمه محاسن اصفهان آوی ).
سقی اﷲ لیلا کصدغ الکواعب
شبی عنبرین موی و مشکین ذوائب.
سلمان ساوجی.
ز تأثیر زنجیر حفظش نماید
گره چون سلاسل به زلف کواعب.
میرزاقلی میلی هروی ( از آنندراج ).
|| پستانهای برآمده. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).
- ام الکواعب ؛ صاحب پستانهای برآمده :
سلام علی دار ام الکواعب
بتان سیه چشم عنبرذوائب.
امیرمعزی.

فرهنگ فارسی

( صفت ) جمع ( کاعب کاعبه ) دختران و زنان نارپستان : ز تاثیر زنجیر حفظش نماید گره چون سلاسل بزلف کواعب . ( میرزا قلی میلی هروی )

فرهنگ معین

(کَ عِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ کاعب ، پستان برآمدگان .

فرهنگ عمید

زنان نارپستان.

پیشنهاد کاربران

وَکَوَاعِبَ أَتْرَابًا:
اگه کواعب به دختران نوجوان teen ربطش کنید، پس؛خانمهای متدیّن در بهشت چی میشن؟؟؟؟!!!!
کعب:رفیع الشأن، عالی القدر
ای در بهشت احترام بالا وتقدیر فراوان برای اهلشه،
هیچ ربطی به لذت سکسی که مربوطه به این دنیا نه آخرت:
...
[مشاهده متن کامل]

در بهشت موعود:
۱. همه یه جنس هستند، نه مرد نه زن
نه مذکر نه مُؤنّث
۲. لذّات دنیا ندارد بلکه فراتر از اون بسیار غیرقابل وصف است.
لاعین رأت ولا أذن سمعت
3. آخر تتبع این آیه ووصف پادداشت اهل الجنّه:
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَلَا کِذَّابًا
. . .
خداوندا!از تفاسیر عجیب وغریب واعجمی. . . مارا نجات بده.

کلمه ( کواعب ) جمع کاعب است که به معناى دختر نورسی است که پستانهایش رو به رشد نهاده، و دائره اى تشکیل داده، و کمی از اطرافش بلندتر شده
کواعب جمع کعب است به معنای قوزکهای پا که ذکر نگردیده است