کواشه

لغت نامه دهخدا

( کواشة ) کواشة. [ ک ُش َ ] ( ع اِ ) سر کیر بزرگ. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از معجم متن اللغة ). سر حشفه کلان. ( ناظم الاطباء ).
کواشه. [ ک ُ / ک َ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) کواسه است که صفت و گونه باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || طرز و روش. ( برهان ) ( آنندراج ). طرز و روش و قاعده و قانون. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به کواسه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس