کواء

لغت نامه دهخدا

کواء. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کوة [ ک َوْ وَ / ک ُوْ وَ ]. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به کوة شود.

کواء. [ ک َوْ وا ] ( ع ص )مرد پلید نیک دشنام دهنده مردم را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). شتام. بدزبان. دارای زبان تلخ. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
- ابوالکواء؛ کنیت عربان است. ( منتهی الارب ). از کنیه های عرب. ( از اقرب الموارد ).
|| آنکه داغ زدن حرفه اوست. ( از معجم متن اللغة ). داغ نه. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). داغ زن.

پیشنهاد کاربران

بپرس