کو کردن

واژه نامه بختیاریکا

( کُو کِردِن ) بی طاقت شدن؛ بی حوصلگی ناشی از غره شدِن

پیشنهاد کاربران

کوکردن =جمع کردن ، انباشته کردن ،
کو=تل ، پشته ، تپه .
درزبان لکی به معنای //جمع کردن ، وانبارکردن وانباشته کردن وفراهم کردن . //می باشد .

بپرس