کهیدن

لغت نامه دهخدا

کهیدن. [ ک ُ دَ ] ( مص ) سرفه کردن. سرفه های سخت کردن. سرفه کردن پیاپی چنانکه مصدوران یا پیران : دیشب تا صبح کهید. ( از یادداشت به خطمرحوم دهخدا ). رجوع به کُه کُه زدن و کهه زدن شود.

پیشنهاد کاربران

کِهیدن برابر کوچک ( تر ) کردن است. چرا که کِه برابر کوچک ( تر ) است.
پادسو ( مخالف ) این واژه می شود مِهیدن، چرا که مه برابر بزرگ ( تر ) و پادسوی کِه است.
کهیدن: به فتح کاف، کوبیده شدن، کوفتگی ناشی از رنجوری
کهیده: کوفته
واکهیده: ) به کسره کاف ( واکوفته، متوالی کوفته شده
واکهستیدن: وا کِهه استیدن
واکسته، واکسه به تشدید سین: کوفته شده

بپرس