کهنکین

لغت نامه دهخدا

کهنکین. [ ک َ ] ( ص ، اِ ) به زبان محلی کرمانی به معنی مقنی و چاخو است. ( حاشیه المضاف الی بدایع الازمان چ عباس اقبال ص 42 ). کاریزکن. چاه کن : آنچه از فروع و مرافق عمل دیوان کرمان یافت همه فنا کرد... یا به گل کار و کهنکین داد. ( المضاف الی بدایع الازمان ایضاً ص 42 ). گفتند ما از پیران شنیده ایم که آفت شهر بم از رود آبارق است ، اگر آوردن آن رود و در خندق شهر افکندن میسر گردد لابد دیوار خراب شود و شهر گشاده ، پس فرمودند تا جمله بازیار و کهنکین حوالی بم و نرماشیر جمع کردند و از بیست فرسنگی رود آوردند و در خندق افکند... ( تاریخ سلاجقه کرمان تألیف محمدبن ابراهیم ). رجوع به کَهْن شود.

فرهنگ فارسی

به زبان محلی کرمانی بمعنی مقنی و چاخواست ٠ کاریز کن ٠ چاه کن ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس