کهنه خر

لغت نامه دهخدا

کهنه خر. [ ک ُ ن َ / ن ِ خ َ ] ( نف مرکب ) کهنه خرنده.خرنده اثاث کهنه. خُلْقانی. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). خریدار اسباب و وسایل مستعمل و دست دوم.

فرهنگ فارسی

کهنه خرنده ٠ خرند. اثاث کهنه ٠ خریدار اسباب و وسایل مستعمل و دست دوم ٠

مترادف ها

knacker (اسم)
کهنه خر، بنجل خر، یابو خر

ragman (اسم)
کهنه خر، کهنه فروش

پیشنهاد کاربران

بپرس