کهن شده. [ ک ُ هََ / هَُ ش ُ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) کهنه شده. فرسوده شده. ازکارافتاده : گفته دانا چو ماه نو به فزون است گفته نادان چنان کهن شده عرجون.ناصرخسرو.رجوع به کهن شدن شود.