کهن سلسله. [ ک ُ هََ /هَُ س ِ س ِ ل َ / ل ِ ] ( ص مرکب ) زندانی کهنه. ( آنندراج ). آنکه مدتی دراز به زنجیر بسته باشد : بهر ضبط من مجنون که کهن سلسله ام فتنه از گیسوی او سلسله خواه است امشب.محتشم کاشانی ( از آنندراج ).