کهن دوزی. [ ک ُ هََ / هَُ ] ( حامص مرکب )رقعه زدن بر جامه های کهن. وصله زدن بر لباسهای مندرس و ژنده. تعمیر کردن جامه های کهنه. کهنه دوزی. مقابل نودوزی. به مجاز، کهن گرائی. کهنه پرستی :
تا توانم چو باد نوروزی
نکنم دعوی کهن دوزی.نظامی ( هفت پیکر چ وحید ص 83 ).