کهتر نوازی

لغت نامه دهخدا

کهترنوازی. [ ک ِ ت َ ن َ ] ( حامص مرکب ) کهترپروری. زیردست نوازی. بنده پروری. حالت و عمل کهترنواز :
کند کهتری آرزو مهتران را
که او رای دارد به کهترنوازی.
سوزنی.
رجوع به کهترنواز شود.

فرهنگ فارسی

کهتر پروری ٠ زیر دست نوازی ٠ بنده پروری ٠ حالت و عمل کهتر نواز ٠

پیشنهاد کاربران

کهتر نوازی : حقیر پروری .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص521 ) .

بپرس