به دست خود که کند با خود این که من کردم
کهای توبه ام آخر ز احمقی تا کی ؟
نزاری ( از فرهنگ رشیدی ).
چه نسبت است که من می کنم به روی و لبت انار دانه گل سرخ و ارغوان یاقوت
کهای لعل تو باشد اگر زبهر ردیف
زمان زمان بنشانم یگان یگان یاقوت.
نزاری ( از آنندراج ).
|| ( اِ ) خجالت و شرمندگی. ( ناظم الاطباء ).