کنیزی


معنی انگلیسی:
bondage, status of a slave-girl

فرهنگ فارسی

کنیز بودن : به کنیزی گرم قبول کند بکنم ناز بر مه و اختر .

پیشنهاد کاربران

کسی را برای کنیز شدن مجبور کردن . [مخصوصا یک زن را ]. . . . .

بپرس