کنی
لغت نامه دهخدا
- کنی الرؤیا ؛ مثلهایی است که فرشته رؤیا زند و آن کنایه از امور بزرگ و مهم است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
کنی. [ ک َ نی ی ] ( ع ص ، اِ ) هم کنیت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هم کنیت. ج ، اکنیاء. ( مهذب الاسماء ). یقال : فلان کنی فلان ؛ فلان هم کنیه فلان است یعنی کنیه هر دو یکی است. ( ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
هم کنیت . جمع اکنیا
فرهنگ عمید
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه عمومی
کنی (مجارستان). کُنی ( به مجاری: Kóny ) یک شهرداری در مجارستان است که در ناحیه چورنا واقع شده است. [ ۱] کُنی ۲۸٫۸۷ کیلومتر مربع مساحت و ۲٬۶۹۲ نفر جمعیت دارد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: کنی (مجارستان)
پیشنهاد کاربران
کَنی ='درزبان لکی به معنای چشمه است و با کانی از یک ریشه هستند .
کان=معدن 'سرچشمه ، چشمه
کانی درزبان کردی به معنای چشمه است .
کان=معدن 'سرچشمه ، چشمه
کانی درزبان کردی به معنای چشمه است .
در فرهنگ کردی، کنی مخفف کانی، به معنی کانی، چشمه. . .
کنی مخفف کانی، در فرهنگ کردی، چشمه