کنفدراسیون آلمان. کنفدراسیون آلمان ( به آلمانی: Deutscher Bund ) اتحادیه ای بود که پس از کنگره وین در ۱۸۱۵ میلادی میان ایالت های آلمانی زبان اروپای مرکزی پدید آمد. این کنفدراسیون به صورت حائلی میان پروس و امپراتوری اتریش جای گرفته بود.
بریتانیا موافق و مشوق برپایی این کنفدراسیون در اروپای مرکزی بود تا هم در منطقه آرامشی برقرار سازد و هم در برابر توسعه طلبی فرانسه و روسیه در دو سوی سرزمین های آلمانی نشین ایستادگی کند.
کنگره وین در ۱۸۱۵ با تأکید بر اصل مشروعیت، راه را برای بازگشت خاندان سلطنتی به شهریارنشین های آلمانی هموار کرد، ولی به جای ۳۵۰ شهریارنشین تنها ۳۸ شهریارنشین خودمختار در یک کنفدراسیون به رهبری اتریش گردهم آمدند. از این پس دیت یا مجلس نمایندگان این کنفدراسیون در فرانکفورت محلی برای رقابت دو کشور اصلی آن، یعنی اتریش و پروس، برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود و همچنین سرکوب جنبش های انقلابی شد.
از ۱۸۱۸ جنبش های ملی گرایی در بین دانشجویانی که در جنگ های ناپلئونی علیه فرانسه شرکت کرده بودند بروز کرد ولی تا ۱۸۳۰ مجالی برای مخالفت با استبداد سلطنتی پیدا نکردند. سوء قصد به جان شهریار ناسو بهانه لازم را به دست مترنیخ صدراعظم اتریش داد تا طی کنفرانس کالسباد در ۱۸۱۹ و وین در ۱۸۲۰ مجوز لازم برای سرکوب جنبش و لغو قانون اساسی ایالات جنوبی را به دست آورد.
انقلاب های ۱۸۳۰ در فرانسه ( انقلاب ژوئیه ) و دیگر کشورها آزادی خواهان آلمانی را به جنبش درآورد تا اینکه شهریارنشین های آلمانی نیز مجبور به اعطای قانون اساسی و پاره ای از آزادی ها شدند. این کنفدراسیون در عمل سست و ناکارامد بود و در پی انقلاب های ۱۸۴۸ و رقابت های اتریش و پروس از میان رفت؛ ولی دوباره در ۱۸۵۰ تجدید حیات نمود. شکست انقلاب ۱۸۴۸، با اینکه منجر به برکناری مترنیخ شد موضوع وحدت آلمان را به تعویق انداخت.
رقابت های دو عضو نیرومند این کنفدراسیون سرانجام در ۱۸۶۶ به جنگ اتریش - پروس و فروپاشی کنفدراسیون انجامید. از خاکستر این اتحادیه کنفدراسیون آلمان شمالی پدید آمد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبریتانیا موافق و مشوق برپایی این کنفدراسیون در اروپای مرکزی بود تا هم در منطقه آرامشی برقرار سازد و هم در برابر توسعه طلبی فرانسه و روسیه در دو سوی سرزمین های آلمانی نشین ایستادگی کند.
کنگره وین در ۱۸۱۵ با تأکید بر اصل مشروعیت، راه را برای بازگشت خاندان سلطنتی به شهریارنشین های آلمانی هموار کرد، ولی به جای ۳۵۰ شهریارنشین تنها ۳۸ شهریارنشین خودمختار در یک کنفدراسیون به رهبری اتریش گردهم آمدند. از این پس دیت یا مجلس نمایندگان این کنفدراسیون در فرانکفورت محلی برای رقابت دو کشور اصلی آن، یعنی اتریش و پروس، برای افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود و همچنین سرکوب جنبش های انقلابی شد.
از ۱۸۱۸ جنبش های ملی گرایی در بین دانشجویانی که در جنگ های ناپلئونی علیه فرانسه شرکت کرده بودند بروز کرد ولی تا ۱۸۳۰ مجالی برای مخالفت با استبداد سلطنتی پیدا نکردند. سوء قصد به جان شهریار ناسو بهانه لازم را به دست مترنیخ صدراعظم اتریش داد تا طی کنفرانس کالسباد در ۱۸۱۹ و وین در ۱۸۲۰ مجوز لازم برای سرکوب جنبش و لغو قانون اساسی ایالات جنوبی را به دست آورد.
انقلاب های ۱۸۳۰ در فرانسه ( انقلاب ژوئیه ) و دیگر کشورها آزادی خواهان آلمانی را به جنبش درآورد تا اینکه شهریارنشین های آلمانی نیز مجبور به اعطای قانون اساسی و پاره ای از آزادی ها شدند. این کنفدراسیون در عمل سست و ناکارامد بود و در پی انقلاب های ۱۸۴۸ و رقابت های اتریش و پروس از میان رفت؛ ولی دوباره در ۱۸۵۰ تجدید حیات نمود. شکست انقلاب ۱۸۴۸، با اینکه منجر به برکناری مترنیخ شد موضوع وحدت آلمان را به تعویق انداخت.
رقابت های دو عضو نیرومند این کنفدراسیون سرانجام در ۱۸۶۶ به جنگ اتریش - پروس و فروپاشی کنفدراسیون انجامید. از خاکستر این اتحادیه کنفدراسیون آلمان شمالی پدید آمد.
wiki: کنفدراسیون آلمان