معنی انگلیسی:
canaanite, canaanitish
لغت نامه دهخدا
کنعانی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به شهر کنعان. ( ناظم الاطباء ) :
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد
وقت آن است که بدرود کنی زندان را.حافظ.
یوسفت نام نهادند و به گرگت دادند
مرگ گرگ تو شد ای یوسف کنعانی من.پروین اعتصامی.
فرهنگ عمید
از مردم کنعان: ماهِ کنعانی من مسند مصر آنِ تو شد / گاهِ آن است که بدرود کنی زندان را (حافظ: ۳۴ ).