کنعال

لغت نامه دهخدا

کنعال. [ ک َ ] ( ص ) بازی که سر و بدن خود را بلند کند چون شکار خود را بیند. || مردی که از پی زنان بلند شود. ( ناظم الاطباء ) ( از اشتینگاس ) ( از فرهنگ شعوری ج 2 ص 250 ). || آزمند طعمه و شکار. ( ناظم الاطباء ). اشتینگاس نوشته به کنغال و کنفال و کیفال مراجعه شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس