acting (صفت)عامل، فعال، جدی، کفالت کننده، کنشی، فاعل، قابل اعمالactive (صفت)کاری، فعال، کنشی، معلوم، کنشگر، ساعی، دایر، حاضر به خدمت، تنزل بردار، با ربح، کنشور، پر کار