دیکشنری
مترجم
بپرس
کنشور کردن
معنی انگلیسی
:
activate
,
rally
,
spark
دنبال کنید
مترادف ها
activate
(فعل)
فعال کردن، کنشور کردن، به فعالیت پرداختن، تخلیص کردن، سوق دادن، بکار انداختن
فارسی به عربی
نشط
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها