کِنْدی، یعقوب بن اسحاق (کوفه ح ۱۸۵ـ بغداد ح ۲۶۰ ق)
مشهور به فیلسوف العرب، فیلسوف، پزشک و ریاضی دان مسلمان. نیای بزرگ وی از قبیلۀ کنده و از اصحاب پیامبر اسلام (ص) و پدرش حاکم کوفه در زمان مهدی عباسی و هارون الرشید بود. دوران کودکی خود را در کوفه، که در آن زمان مرکز علوم عقلی بود، با فراگیری مقدمات علوم سپری کرد و سپس در بغداد زبان های یونانی و سریانی را آموخت، تا بدان جا که بعداً توانست ترجمه های متون فلسفی دیگران را اصلاح کند. در زمان اقامتش در بغداد، از اعتبار خاصی نزد مأمون، معتصم و متوکل عباسی برخوردار شد. اعتقادات فلسفی کندی آمیزه ای از آرای نوافلاطونیان و مبانی معتزلی است. کندی دربارۀ مسئلۀ نسبت فلسفه و شرع معتقد بود که الهیات برتر از فلسفه است، ولی برای دفاع از الهیات و شناخت موجودات باید فلسفه آموخت، زیرا علمِ کامل الهیات نزد انبیا است و مختص آن ها و از علامت نبوتشان است، پس بسندگی یک سویه به الهیات غیرعقلانی است. وی در اثبات وجود خدا از برهان علیت و نظم بهره گرفت و با تحلیل اصطلاح نامتناهی بر قدیم نبودن عالم استدلال کرد و با تحلیل عقل بالملکه به نوعی به بحث اتحاد عاقل و معقول رسید. کندی افزون بر مباحث فلسفی دارای آرای خاصی در مبانی طبیعی است. او تأثیر داروهای طبی را قرین تناسبی هندسی بین مقدار، کیفیت و طبع آن ها دانسته و در معالجات طبی از موسیقی بهره جسته است. از کندی حدود ۳۰۰ اثر در فلسفه و منطق، حساب و هندسه و نجوم، طب، سیاست و جز آن ها گزارش شده که به رغم ازبین رفتن برخی از آن ها، ترجمۀ لاتینی آن ها موجود است. از آثار اوست: الفلسفةالاولی؛ رسالة فی مائیة العقل؛ فی کمیة کتب ارسطو؛ رسالة فی احداث الجو؛ رسالة فی الموسیقی؛ الادویة المرکبة؛ رسالة فی التنجیم؛ المّد و الجزر.
مشهور به فیلسوف العرب، فیلسوف، پزشک و ریاضی دان مسلمان. نیای بزرگ وی از قبیلۀ کنده و از اصحاب پیامبر اسلام (ص) و پدرش حاکم کوفه در زمان مهدی عباسی و هارون الرشید بود. دوران کودکی خود را در کوفه، که در آن زمان مرکز علوم عقلی بود، با فراگیری مقدمات علوم سپری کرد و سپس در بغداد زبان های یونانی و سریانی را آموخت، تا بدان جا که بعداً توانست ترجمه های متون فلسفی دیگران را اصلاح کند. در زمان اقامتش در بغداد، از اعتبار خاصی نزد مأمون، معتصم و متوکل عباسی برخوردار شد. اعتقادات فلسفی کندی آمیزه ای از آرای نوافلاطونیان و مبانی معتزلی است. کندی دربارۀ مسئلۀ نسبت فلسفه و شرع معتقد بود که الهیات برتر از فلسفه است، ولی برای دفاع از الهیات و شناخت موجودات باید فلسفه آموخت، زیرا علمِ کامل الهیات نزد انبیا است و مختص آن ها و از علامت نبوتشان است، پس بسندگی یک سویه به الهیات غیرعقلانی است. وی در اثبات وجود خدا از برهان علیت و نظم بهره گرفت و با تحلیل اصطلاح نامتناهی بر قدیم نبودن عالم استدلال کرد و با تحلیل عقل بالملکه به نوعی به بحث اتحاد عاقل و معقول رسید. کندی افزون بر مباحث فلسفی دارای آرای خاصی در مبانی طبیعی است. او تأثیر داروهای طبی را قرین تناسبی هندسی بین مقدار، کیفیت و طبع آن ها دانسته و در معالجات طبی از موسیقی بهره جسته است. از کندی حدود ۳۰۰ اثر در فلسفه و منطق، حساب و هندسه و نجوم، طب، سیاست و جز آن ها گزارش شده که به رغم ازبین رفتن برخی از آن ها، ترجمۀ لاتینی آن ها موجود است. از آثار اوست: الفلسفةالاولی؛ رسالة فی مائیة العقل؛ فی کمیة کتب ارسطو؛ رسالة فی احداث الجو؛ رسالة فی الموسیقی؛ الادویة المرکبة؛ رسالة فی التنجیم؛ المّد و الجزر.