کندوج

لغت نامه دهخدا

کندوج. [ ک َ ] ( معرب ، اِ ) معرب است و آن ظرفی است مانند خم بزرگی که از گل سازند و در آن غله نگاه دارند. ( منتهی الارب ). ظرف بزرگ گلین که پر از غله کنند و به هندی کوطهی گویند و کندو، کندوک ، کندوله نیز گویند. ( آنندراج ). آوند گلی که در آن غله ریزند. ( ناظم الاطباء ). کندو. ( دهار ) : خرمنی باشد ثلث وی به صدقه دادند و ثمن وی برای نفقه و تخم بازگرفتند و خمس باقی از بهر برزیگری بگذاشتند و سبع باقی در کندوج افکندند بیست کسری بماند اصل این خرمن چند بوده است. ( یواقیت العلوم ازیادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کندو شود.

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) ظرفی گلین مانند خمی بزرگ که آنرا پر از غله کنند کندوج : از تو دارم هر چه در خانه خنور وز تو دارم نیز گندم در کنور . ( رودکی ) ۲ - ظرفی یا جعبه ای چوبین یا حصیری که برای نگهداری زنبور های عسل و عسل گرفتن از آنها سازند . یا نیلگون کندو . آسمان : زین فاحشه گنده پیر زاینده بنشسته میان نیلگون کندو . ( ناصر خسرو )

گویش مازنی

/kandooj/ اتاقی که شالی درو شده را تا زمان خرمن در آن گذارنداتاقکی است مخصوص نگهداری خوشه های شلتوک که بر روی چهار یا شش پایه قرار داردسقف کندوج ها درگذشته گالی پوش یا کلشی بوده است

پیشنهاد کاربران

کَندوج، در زبان طبری و طالشی به اتاقی گفته می شود که شالی درو شده را تا زمان خرمن در آن گذارند. کندوج اتاقکی است مخصوص نگهداری خوشه های شلتوک که بر روی چهار یا شش پایه قرار دارد. کندوج ها در گذشته گالی پوش یا کلشی بوده است. کندوج در زبان گیلکی سازه ای است که شالی کاران از آن برای نگهداری و انبار کردن ساقه های شالی استفاده می کنند. کندوج، واژه ای است در زبان تالشی که با نامهای دیگر محلی در گویش گیلکی کوندوج، کوندیج، کوروج، کوتی و کوتام در گیلان و غرب مازندران از آن نام برده می شود و سازه ای است که شالیکاران شمالی از آن برای نگهداری و انبار کردن ساقه های شالی استفاده می کنند، کندوج عابدینی در موزه میراث روستایی گیلان، قدیمی ترین و بزرگ ترین کندوج ایران است، این کلمه در زبان طبری وجود ندارد و اسم های دیگری دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

سکوی چهارگوش کندوج، مربعی شکل و به طول و عرض ۳ تا ۴٫۵ متر، به ارتفاع ۱٫۵ متر فقط از یک سو باریکه راهی برای ورود دارد. پهنای این سکو تااندازه ای زیاد است و از چهار گوشهٔ آن، چهار ستون مخروطی به ارتفاع ۲٫۵ متر بالا می رود. بر روی این ستون ها که از گل خام و رسی است، چهار قطعه از تنهٔ درخت که به صورت منشور بسیار قطور تراش داده شده، کار گذاشته می شود و واشان های قطور چهار سویه ساختمان بر روی این منشورها استوار گردیده، بر روی آن ها چوب های قطور میخ می کنند تا خوشه ها را بتوانند روی آن ها انبار نمایند. بام این بنا هم که از گیاه مخصوصی به نام لی پوشیده شده به شکل منشور کله قندی است. عمومأ پوشش سقف کندوج را کلوش ( ساقهٔ برنج ) ، گالی ( نوعی گیاه مردابی ) و به ندرت لت پوش ( تختهٔ تبر تراش خورده ) و نیز امروزه سقف کندوج را از شیروانی حلب می سازند. برای رفتن به بام فقط از نردبان استفاده می شود. از کف کندوج نیز برای دانه کردن خوشه ها بهره گرفته می شود. گفتنی است که در بالای بام پوشالی و مخروطی شکل کندوج، گمج ( نوعی ظرف لعابی از جنس خاک رس ) را وارونه می گذارند و به دین وسیله مانع ورود آب باران از انتهای سقف به داخل کندوج می شوند. از مهم ترین مزایای کندوج، بالاتر بودن آن از سطح زمین می باشد که باعث می گردد با آب باران یا طغیان رودخانه و رطوبت زمین به محصول برنج آسیبی وارد نسازد و باعث فاسد شدن برنج نگردد و از سوی دیگر از نفوذ حیوانات موذی به خصوص موش به داخل انبار برنج پیشگیری می نماید. از ویژگی های بارز معماری بومی در ساخت کندوج این است که در میانهٔ آن هواکشی جهت جریان هوا تعبیه می شود که سبب خشک شدن برنج می گردد. بنا به تجربیات و شنیدارها اگر شلتوک برنج در کندوج بماند، پخت و طعم جالبی خواهد داشت. گفتنی است برای کشیدن برنج به کندوج از چوب دو شاخه شبیه دوخالنگ یا چنگک که به شکل عدد هفت می باشد استفاده می شود که یک سرش وصل به طناب است و سر دیگر را در برنج دَرز فرومی کنند و از زمین به بالای کندوج می کشند.

کندوج
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کندوج
کندوج در گلیکی شرق گیلان به محلی گفته میشود که برای انبار کردن برنج . بنایی است با چهار ستون و بازو که در گذشته با الوار میساختند و رویش را با کالش ( کولش ) می پوشاندند و یک دریچه در زیر بنا تعبیه میکردند و دسته های برنج را درون آن انبار میکردند تا از شر موش و پرندگان و نم هوا در امان باشد.

بپرس