کنده کاری کردن


معنی انگلیسی:
engrave, carve, to carve, to engrave

مترادف ها

carve (فعل)
حک کردن، بریدن، کنده کاری کردن، تراشیدن، منبت کاری کردن، منقور کردن

فارسی به عربی

اقطع

پیشنهاد کاربران

بپرس