یکی حال از گذشته دی دگر زآن نامده فردا
همی گویند پنداری که وخشورند یا کندا.
دقیقی ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
اگر جادوست از کارم بماندوگر کنداست از چارم بماند.
( ویس و رامین از یادداشت ایضاً ).
چون از خواب بیدار شدم کندآن ( کنداآن ) قریش را بپرسیدم. گفتند اگر این خواب تو دیده ای ، به عز و کرم و بزرگی مخصوص گشتی و به جایگاهی رسیدی که هیچ آدمی را آن بزرگی نبوده است. ( تاریخ سیستان چ بهار ص 50 ). و رجوع به کند و گندا در همین لغت نامه شود. || به معنی شجاع و دلیر و پهلوان هم هست. ( برهان ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). هوبشمان «کوندا» را هم ریشه «کند» به معنی شجاع می داند. رجوع به کنداگر و کنداور شود. و در این صورت «کندا» به معنی شجاعت و دلیری است. مرکب از: صفت کند ( شجاع ) + آ ( سازنده اسم معنی از صفت )، قیاس شود با درازا، ستبرا، روشنا... ( حاشیه برهان چ معین ). مرحوم دهخدا در چندین یادداشت آرند: به این کلمه معنی حکیم داده اند به مناسبت آمدن آن با لفظ اندیشه در بیت عنصری . اگر شاهد منحصر به این بیت است کافی نیست چه به گمان می رسد این کلمه جزء اول کلمه گندآور باشد و دل و اندیشه را به معنی شجاعت آورده است... در نظم و نثر شاهد دیگری ندیده ام فقط جمال الدین عبدالرزاق همین معنی را از عنصری برده است و چون اطمینان به صحت معنی که در فرهنگها یافته ، نکرده است در موردی نظیر مورد شعر عنصری به کار بسته است یعنی در عنصری متصف پیل است و در بیت جمال الدین بر مرکب که عادتاً مراد از آن اسب است. با اینکه کلمه زیرک هم در صفت مرکب ( اسب ) هست ولی نیک روشن است که تکیه برکتابهای لغت یعنی فرهنگهاست. و در مورد دیگر جز حیوان ، جسارت استعمال آن را نکرده است ( کذا ).... به گمان من کندا از ماده کند و کندآور و کندآوری به معنی پهلوان و شجاع است چنانکه فرید احول در آن بیت گوید... ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : بیشتر بخوانید ...