کنجاب

لغت نامه دهخدا

کنجاب. [ ک ُ ] ( اِ مرکب ) راه آب. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) : سگی دیوانه از کنجاب بیرون می آید و او را می گزد. ( مزارات کرمان ص 28 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس