کنترل فرایند ( process control ) یک رشتهٔ مهندسی است که برای حفظ خروجی یک فرایند خاص در محدودهٔ مورد نظر معماری هایی را شکل می دهد و مکانیزم ها و الگوریتم هایی ایجاد می کند.
کنترل فرایند به طور گسترده در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد و قادر به تولید انبوه فرایندهای مستمر مانند پالایش نفت، تولید کاغذ، مواد شیمیایی، نیروگاه های برق و بسیاری از صنایع دیگر است. کنترل فرایند به وسیلهٔ یک هیئت کوچک از پرسنل عامل فرایند اتوماسیون را انجام می دهد که می تواند یک فرایند پیچیده را از یک اتاق کنترل مرکزی تحت نظر داشته باشد.
کنترل فرایند می تواند از بازخوردها استفاده کند یا ممکن است به صورت حلقه های باز باشد. کنترل همچنین می تواند به صورت پیوسته ( مانند کروز "پایش" کنترل خودرو ) یا به صورت ترتیبی از رویدادهای گسسته ( مانند یک تایمر در آب پاش چمن "روشن / خاموش" یا اعمال کنترل بر یک آسانسور "توالی منطقی" ) باشد.
ترموستات در بخاری یک نمونه از کنترل است که روشن یا خاموش می شود. سنسور دما، منبع حرارت را در صورتی که درجه حرارت زیر نقطه تعیین شده باشد، روشن می کند و در هنگامی که درجهٔ حرارت به نقطه تعیین شده رسیده باشد، منبع حرارت را خاموش می کند. هیچ سنجشی برای تفاوت بین نقطه تعیین شده و درجه حرارت اندازه گیری شده وجود ندارد ( به عنوان مثال هیچ سنجش خطایی وجود ندارد ) و هیچ تنظیمی برای نرخی که گرما اضافه می شود، وجود ندارد.
یک مثال از کنترل های بازخوردی، کنترل پایشی یک خودرو است. در این مثال، سرعت، یک متغیر سنجشی است. اپراتور ( راننده ) نقطهٔ تعیین شده را برای سرعت تنظیم می کند ( برای مثال ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ) و کنترل کننده سنسور سرعت را پایش می کند و سرعت سنجیده شده را با نقطهٔ مرجع مقایسه می - کند. هر انحراف مانند تغییر شیب، اصطکاک، سرعت باد یا حتی انحرافی که به دلیل استفاده از انواع مختلف سوخت است ( به عنوان مثال یک ترکیب اتانول ) توسط کنترل کننده به وسیلهٔ تنظیم سوپاپ سوخت که یک متغیر دستکاری شده است، اصلاح می شود. اگرچه تنظیمات به عنوان متغیر تنظیمی ای شناخته می شوند که برای رسیدن به کنترل پایدار است، ولی کنترل کننده فقط بر اساس اطلاعاتی که در مورد خطا ( اندازه، میزان تغییر یا خطای تجمعی ) دارد، قضاوت می کند. عملیات یک چنین کنترل کننده - هایی موضوع نظریهٔ کنترل است.
دستگاه کنترل مورد استفاده، کنترل کننده منطقی قابل برنامه ریزی یا PLC نامیده می شود. این دستگاه مجموعه ای از ورودی های دیجیتال و آنالوگی که مجموعه ای از گزاره های منطقی را پیاده سازی می کنند، می - خواند و در پایان این دستگاه مجموعه ای از خروجی های دیجیتال و آنالوگ را تولید می کند. برای مثال، اگر یک دریچهٔ قابل تنظیم برای نگه داشتن سطح مخزن استفاده شود. حکم منطقی، فشار معادل نقطهٔ تعیین شده را با نقطهٔ خوانده شده توسط سنسور مقایسه می کند و میزان باز¬ یا بسته بودن دریچه را برای ثابت نگه داشتن سطح مخزن تعیین می کند. خروجی PLC میزان افزایشی تغییر در موقعیت دریچه را محاسبه می کند. سیستم های پیچیده تر را می توان توسط سیستم توزیع کنترل ( DCS ) یا سیستم SCADA کنترل کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفکنترل فرایند به طور گسترده در صنعت مورد استفاده قرار می گیرد و قادر به تولید انبوه فرایندهای مستمر مانند پالایش نفت، تولید کاغذ، مواد شیمیایی، نیروگاه های برق و بسیاری از صنایع دیگر است. کنترل فرایند به وسیلهٔ یک هیئت کوچک از پرسنل عامل فرایند اتوماسیون را انجام می دهد که می تواند یک فرایند پیچیده را از یک اتاق کنترل مرکزی تحت نظر داشته باشد.
کنترل فرایند می تواند از بازخوردها استفاده کند یا ممکن است به صورت حلقه های باز باشد. کنترل همچنین می تواند به صورت پیوسته ( مانند کروز "پایش" کنترل خودرو ) یا به صورت ترتیبی از رویدادهای گسسته ( مانند یک تایمر در آب پاش چمن "روشن / خاموش" یا اعمال کنترل بر یک آسانسور "توالی منطقی" ) باشد.
ترموستات در بخاری یک نمونه از کنترل است که روشن یا خاموش می شود. سنسور دما، منبع حرارت را در صورتی که درجه حرارت زیر نقطه تعیین شده باشد، روشن می کند و در هنگامی که درجهٔ حرارت به نقطه تعیین شده رسیده باشد، منبع حرارت را خاموش می کند. هیچ سنجشی برای تفاوت بین نقطه تعیین شده و درجه حرارت اندازه گیری شده وجود ندارد ( به عنوان مثال هیچ سنجش خطایی وجود ندارد ) و هیچ تنظیمی برای نرخی که گرما اضافه می شود، وجود ندارد.
یک مثال از کنترل های بازخوردی، کنترل پایشی یک خودرو است. در این مثال، سرعت، یک متغیر سنجشی است. اپراتور ( راننده ) نقطهٔ تعیین شده را برای سرعت تنظیم می کند ( برای مثال ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت ) و کنترل کننده سنسور سرعت را پایش می کند و سرعت سنجیده شده را با نقطهٔ مرجع مقایسه می - کند. هر انحراف مانند تغییر شیب، اصطکاک، سرعت باد یا حتی انحرافی که به دلیل استفاده از انواع مختلف سوخت است ( به عنوان مثال یک ترکیب اتانول ) توسط کنترل کننده به وسیلهٔ تنظیم سوپاپ سوخت که یک متغیر دستکاری شده است، اصلاح می شود. اگرچه تنظیمات به عنوان متغیر تنظیمی ای شناخته می شوند که برای رسیدن به کنترل پایدار است، ولی کنترل کننده فقط بر اساس اطلاعاتی که در مورد خطا ( اندازه، میزان تغییر یا خطای تجمعی ) دارد، قضاوت می کند. عملیات یک چنین کنترل کننده - هایی موضوع نظریهٔ کنترل است.
دستگاه کنترل مورد استفاده، کنترل کننده منطقی قابل برنامه ریزی یا PLC نامیده می شود. این دستگاه مجموعه ای از ورودی های دیجیتال و آنالوگی که مجموعه ای از گزاره های منطقی را پیاده سازی می کنند، می - خواند و در پایان این دستگاه مجموعه ای از خروجی های دیجیتال و آنالوگ را تولید می کند. برای مثال، اگر یک دریچهٔ قابل تنظیم برای نگه داشتن سطح مخزن استفاده شود. حکم منطقی، فشار معادل نقطهٔ تعیین شده را با نقطهٔ خوانده شده توسط سنسور مقایسه می کند و میزان باز¬ یا بسته بودن دریچه را برای ثابت نگه داشتن سطح مخزن تعیین می کند. خروجی PLC میزان افزایشی تغییر در موقعیت دریچه را محاسبه می کند. سیستم های پیچیده تر را می توان توسط سیستم توزیع کنترل ( DCS ) یا سیستم SCADA کنترل کرد.
wiki: کنترل فرایند