کنترات

/kontorAt/

مترادف کنترات: پیمان، پیمان نامه، قرارداد، مقاطعه

برابر پارسی: پیمان

معنی انگلیسی:
contract

لغت نامه دهخدا

کنترات. [ ک ُ ] ( فرانسوی ، اِ ) قرارداد. ( فرهنگ فارسی معین ) ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). فرهنگستان ایران «قرارداد» را به جای این کلمه پذیرفته است. رجوع به قرارداد و واژه های نو فرهنگستان ایران ص 58 شود.
- کنترات بستن ؛ قرارداد بستن. قرارداد با کسی یا مؤسسه ای بستن. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

قرارداد، قراردادبرای کارهای ساختمانی یاکارهای دیگر
( اسم ) قرار داد .

فرهنگ معین

(کُ تُ ) [ فر. ] (اِ. ) قرارداد، قرارداد برای کارهای ساختمانی و غیره ، پیمان .

فرهنگ عمید

قرارداد، مقاطعه کاری.

مترادف ها

contract (اسم)
پیمان، موافقت، قرارداد، عقد، مقاطعه، کنترات، پیمان بستن، هم کشیدن

indenture (اسم)
قرارداد، عهدنامه، کنترات، سند دو نسخه ای، دوتا سازی، سیاهه رسمی زدندانه گذاری

پیشنهاد کاربران

کونترات یا کنترلت از فرانسوی آمده با معنی قرارداد. مثلاً میگن این کار رو برایمان انجام بده x مقدار مزد بهت میدیم. این شد کنترات. در انگلیسی میگن کانترکت Contract که با مخاطبین یا Contacts نباید اشتباه شود
در زبان لری بختیاری به معنی
کن ::بکن. انجام بده. برو
ترات::یورتمه . سریع
سریع انجام بده
یورتمه برو
کنترات تا مو هم بیام::یورتمه برو تا من هم بیام. سریع برو تا من هم بیام
Kon terat

بپرس