کنبوث

لغت نامه دهخدا

کنبوث. [ کُم ْ ] ( ع ص ) کنبث. ( منتهی الارب )( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). درشت و درترنجیده و زفت و بخیل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کنبث و کنابث شود.

فرهنگ فارسی

کنبث .درشت و در ترنجیده و زفت و بخیل

پیشنهاد کاربران

بپرس