کنایه امیز


مترادف کنایه امیز: ( کنایه آمیز ) اشاره وار، تعریض گونه، رمزآمیز

معنی انگلیسی:
backhanded, sidelong, nipping, oblique, pointed, snide, biting, double-edged, left-handed, insinuative, sarcastic

لغت نامه دهخدا

( کنایه آمیز ) کنایه آمیز. [ ک ِ ی َ / ی ِ ] ( ن مف مرکب ) کلمه یا عبارتی توأم با کنایه. ( از فرهنگ فارسی معین ). آمیخته با گوشه و کنایه. || کلمه یا عبارتی مبنی بر توهین و تعریض. ( فرهنگ فارسی معین ) : روی کلمه کنایه آمیز «شوهرم » با لبخندی طنزآلود... تکیه کرد. ( شوهر آهوخانم ، از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( کنایه آمیز ) ۱ - کلمه یا عبارتی توام با کنایه . ۲ - کلمه یا عبارتی مبنی بر توهین و تعریض : روی کلم. کنایه آمیز ( شوهرم ) با لبخندی طنز آلود ... تکیه کرد .

فرهنگ عمید

( کنایه آمیز ) آمیخته به طعن و توهین.

مترادف ها

wry (صفت)
کج، کنایه امیز، معوج شده

sardonic (صفت)
طعنه امیز، کنایه امیز، وابسته به زهر خنده

snide (صفت)
نیشدار، کنایه امیز

پیشنهاد کاربران

بپرس