کن و مکن. [ ک ُ وَ /ک ُ ن ُ م َ ک ُ ] ( جمله فعلیه ، امر و نهی ) انجام بده و انجام مده. با افعل و لاتفعل قیاس شود : لاتفعل و افعل نکند چندان سود چون با عجمی کن و مکن باید گفت.
؟ ( از مرصاد العباد ).
خلق را از راه وعظ، کن و مکن می فرماید و گاه به زبان اهل حله ثنا می سراید. ( مقامات حمیدی از آنندراج ذیل کله ). و رجوع به کن مکن شود.
فرهنگ فارسی
( جمل. فعلیه . امر و نهی ) انجام بده و انجام مده : لا تفعل و افعل نکند چندان سود چون با عجمی کن و مکن باید گفت .