کمیچی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) کسی که کمانچه و کمیچه می نوازد. ( ناظم الاطباء ). منسوب به کمیچه. کمانچه زن. کمانچه نواز. ( از فرهنگ فارسی معین ) : یکی کرباس چرخی داده کآن را نپوشد هیچ چنگی و کمیچی.
سوزنی ( از انجمن آرا و آنندراج ).
|| ( اِ ) جانوری است در شب تیره روشن نماید و آن را شب تاب گویند. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ). و رجوع به کمیچه شود.