کمینه گرائی

پیشنهاد کاربران

کَمینه گَرایی یا مینیمالیسم مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است.
هنر کمینه گرا یا هنر کمینه ( به انگلیسی: Minimal art ) سبک و جنبشی در هنرهای تجسمی بود که در کنار هنرهای دیگر و ادبیات باعنوان کلی کمینه گرایی شناخته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

هنر کمینه گرا را می توان زاییده هنرمندان روس دورهٔ پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست که ساختارگرا بودند و به خلاصه نمایی و اشکال هندسی گرایش داشتند. مانند مالویچ با اثر «سفید روی سفید»ش. تجربیات هنرمندان روسیه در دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بر هنرمندان اروپا و امریکا مانند مجموعه تابلوهای تماما سفید رابرت راشنبرگ جوان و کارهای تک رنگ ایو کلین، و سری آکروم پیرو مانتزونی اثر گذاشت و به نوع دیگری بر کارهای میناکاری روی مس رابرت ریمن و آثار اگنس مارتین که ترکیب شیارهای نامحسوس روی زمینه تک رنگ بود، تاثیر گذاشت. [۱]
کمینه گرایی در ایالات متحده به سرعت تبدیل به یک جنبش هنری تازه شد که بیشتر با خلق آثار سه بعدی ( به جای دو بعدی ) همراه بود. آثار حجمی ریچارد سرا مرحله ای سنتی از کمینه گرایی در آمریکا بود و به کارهای دیوید اسمیت نزدیک بود. قطعات حجمی او حالتی پویا و ناپایدار داشتند . حجم هایی که برای فضای بیرون ساخت به ویژه «طاق نوسان» تاثیر حسی و روانی تهدید کننده ای داشت و برای مدت ها باعث بحث های فراوان شد. [۱]
جریان اصلی جنبش کمینه گرای آمریکایی را می توان در آثار تونی اسمیت، دانالد جاد، کارل آندره، دان فلاوین، رابرت موریس، سول لوویت، جان مک کراکن دانست. [۱]
کمینه گرایی در شکل های مختلفی از طراحی و هنر، به ویژه در هنرهای تجسمی و موسیقی استفاده می شود. کمینه گرایی پس از جنگ جهانی دوم، در هنر غرب به وجود آمد و بیشتر از سوی هنرمندان هنرهای تجسمی آمریکایی در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی، گسترش پیدا کرد. کمینه گرایان بر این باورند که با زدودن حضور فریبنده ترکیب بندی و کاربرد موارد ساده و اغلب صنعتی که به شکلی هندسی و بسیار ساده شده قرار گرفته باشند، می توان به کیفیت ناب رنگ، فرم، فضا و ماده دست یافت. از هنرمندان این سبک می توان به دیوید اسمیت، دونالد جاد، ارنست تروا، سول لویت، کارل آندره، دن فلاوین، رابرت رایمن، رونالد بلادن و ریچارد سِرا اشاره کرد.
آثار هنرمندان مینیمالیست گاه کاملاً تصادفی پدید می آمد و گاه زادهٔ شکل های هندسی ساده و مکرر بود. کمینه گرایی نمونه ای از ایجاز و سادگی را در خود دارد و بیانگر سخن رابرت براونینگ است: Less is more ( کمتر غنی تر است ) . ویکی پدیا