کمیت اسدى

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کمیت در سال 60 هجری در قبیله «بنی اسد» چشم به جهان گشود.از دوران خردسالی، با شاعر بلندپایه، «فرزدق » و شعرهای او آشناشد و قدم در وادی شعر و ادب گذاشت، به گونه ای که از همان آغاز، نامش بر سر زبان ها افتاد و بستگان نزدیکش هم به جنبه های برجسته فکر و ذوق و دیدگاه او، پی بردند.
«کمیت اسدی »، دوران سه امام معصوم را درک کرد: امام سجاد علیه السلام، امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام. و دل و جان و ذوق و زبان خود را وقف ترویج مکتب ائمه و نشر فضائل خاندان پیامبر کرد. امامان نیز به وی عنایت خاصی داشتند و او را حمایت و ستایش می کردند. روزی که کمیت، قصیده معروف خویش (من لقلب متیم مستهام) را در محضر امام زین العابدین علیه السلام خواند، حضرت فرمود: ما از پاداش خدمت تو ناتوانیم، اما خداوند از اجر سروده تو ناتوان نیست. خدایا کمیت را از کرم خویش محروم مگردان. و آن گاه دستور داد تا مبلغی به عنوان صله به او دادند، همراه با یک دست لباسی که با بدن مطهر امام، متبرک شده بود.
یکی از سروده های معروف او قصیده «هاشمیات » است. این شعر بلند، خیلی سریع در زمان خود شاعر پخش و همه جا مطرح شد، چرا که ستم ها و زشتی های امویان را برملا ساخته بود و به خاطر همین شاعر از سوی طاغوت های اموی تحت تعقیب بود و برای سرش جایزه تعیین کرده بودند.
در جایی از این شعر، می گوید: «در عشق ورزی به آل محمد صلی الله علیه و آله، انگشت نما شده ام. گروهی مرا به سبب دوستی با خاندان رسول تکفیر می کنند، اما تکفیر و عیب جویی آنان در نظرم هیچ است».
وقتی در مدینه خدمت امام باقر علیه السلام رسید و قصیده اش را بر آن حضرت خواند، حضرت او را مورد تفقد و دلجویی و محبت قرار داد و دعایش کرد. دعای امام این بود که: «تا وقتی که از اهل بیت و حق دفاع می کنی، روح القدس پشتیبان و تاییدکننده ات باد!» این گونه برخوردها، نشان دهنده جایگاه والا و قدر و منزلت او نزد ائمه علیهم السلام بود.
کمیت، در بدیهه سرایی شاعری چیره دست و پرتوان بود و با توانایی شعری بالایی که داشت، در هر جا و زمینه مناسب، به نشر فضائل خاندان رسالت و افشای ستمگران می پرداخت. که آن را نزد امام صادق علیه السلام خواند و امام، تعلیقه ای هم بر سروده او زد، سپس شعرش را ستود و در حق او دعا کرد.
یکی از قصاید معروف کمیت نیز به «قصیده میمیه » است: من لقلب متیم مستهام. یک بار هم که در «منا» خدمت حضرت صادق علیه السلام رسید، یکی از اشعارش را که در مدح اهل بیت بود خواند و چون به مقطعی رسید که حوادث جانسوز کربلا و مظلومیت شهدای عاشورا را بازمی گفت، امام با چشمانی گریان دست به دعا برداشت و از خداوند خواست که گناهان گذشته و آینده و پنهان و آشکار کمیت را ببخشاید و او را مورد لطف و عنایت و رضایت خویش قرار دهد. مجموعه سروده های او در دو جلد، به نام «شعر الکمیت بن زید الاسدی » گردآوری و چاپ شده است.
برخی از جهاتی که به کمیت اسدی شخصیت والا و دوست داشتنی بخشیده است، از این قرار است:

پیشنهاد کاربران

بپرس