کمک کننده

/komakkonande/

معنی انگلیسی:
angel, fairy godmother, helper, helpful

جدول کلمات

یاررس

مترادف ها

server (اسم)
خدمتکار، کمک کننده، نوکر، خدمتگذار، بازیکنی که توپ را میزند

contributory (صفت)
کمک کننده

synergetic (صفت)
کمک کننده، همکاری کننده، دارای اشتراک مساعی

helpful (صفت)
مفید، کمک کننده

فارسی به عربی

خادم , مساعد

پیشنهاد کاربران

همیار . . . . .
یاور، یاررس، یاری بخش، ممد، امدادگر، یاریگر، یارمند
یاری بخش
یاری ده
یاری دهنده
یاور

بپرس