واژه کمپیرک همراه با کاف تحبیب آمده و به معنای پیر زنی است که از فرط پیری هیکلش کوچک و نحیف گشته.
واژه کمپیرک همراه با کاف تحبیب امده و به معنای زنی است، سالخورده که از فرط پیری هیکلش کوچک و نحیف گشتا.
پیر و فرتوت
کهنسال
گنده پیر
دین نه آن بازیست کو از شه گریخت
سوی آن کمپیر کو می آرد بیخت
✏ �مولوی�
تو قسمت شمال افغانستان بین فارسی زبانان هنوز به پیرزن ها کمپیر میگن
[کُ ی یِ] سیب زمینی شکم پر پخته
بچه ای که حرف و سخن بزرگتر از سنش می زند.
به معنی حرف بیهوده زدن، وراجی کردن